در زمینی زراعت کاری بود که عاشق شهرنشینی شد و زمین و گاوآهن فروخت و راهی شهر شد. تا در آنجا دُکانی بزند و نان زندگی به دست آورد، چون گندم را خوب میشناخت. نانوا شد و از نان او مردم میخوردند و خدا را شکر میکردند و او هر زور بیشتر و بیشتر کار میکرد، تا نان مردم را به آنها برساند.
قحطی شهر را فراگرفت و گندمی برای پخت نبود. نانوا اندیشید که چه کند، مردم گرسنهاند و کسی راه گندم را نمیداند و او که قبلاً زراعت میکرد. گفت: من این کار را بلدم، پس دانههای گندم را در دست گرفت و به کاشتن زمین مشغول شد و از حاصل گندمِ او، مردم شهر به نان رسیدند.
درحالی که مدتی سخت گذشته بود، مرد کشاورز فهمید که کارش ارزشی بالاتر از هرکاری دارد. بدانید اگر ارزش کارتان را در مییافتید، هرگز نمیخوابیدید و نمیخوردید و نمیخندیدید تا حاصل محصول شما به دست آید. افسوس خوابیدید، وقتی بیدار شدید که قحطی به سرزمین سرسبز و خرم رسیده بود.
بفرمایید ما برای هدایت شما کافی هستیم آیا راهی جز سعادت میخواهید؟ راه سعادت، اطاعت از خالق رسیدن به نیت و هدف تان است که خالق برای شما مقدر کرده است. فقط حرکت کنید و بدانید خدا با شماست، از او بطلبید و به یاری یکدیگر بشتابید که خدا با شماست و هیچ کس یارای کمک به شما را ندارد جز خداوند بزرگ بخشنده مهربان
Written By Master Kamel
به این مطلب ستاره دهید و ۲ امتیاز دریافت کنید
درود بر استاد و ممنون از حکایت خوبتان . ارزشی که در خدمت به همنوع باشد از هر کاری بالاتر است با هدایت شما و سایت کاملتان در هزر زمینه پیشرفت خواهیم کرد .
دستی که کمک می کند،
از دستانی که برای دعا بالا می روند مقدس تر است
??????
به یاری یکدیگر بشتابیم که خشنودی خلق و خالقمان در آن است.
به راستی که راه درست سعادت و زندگی صحیح و خردمند شناخت خود و خالق است. و خشنودی خلق یعنی خوشنودی خالق. پس با تمام وجود در کمک و خدمت به خلق نباید دریغ کرد. سپاس از شما که در راه خشنودی خلق در حرکتید.
سلام دوست عزیز
هدفی را که خالق برایمان مقدر کرده را چگونه مطلع شویم؟
به خود واقعی تان برسید خیلی از چیزها را متوجه خواهید شد.
خود واقعی کجاست واز کجا بهش برسیم چه نقشی درزندگی انسان دارد آیا او خود ماست و جسم ما براو سوار است و حقیقت ما ووجود ما خود واقعی هست مکانش کجاست در جسم ما ؟
به نام خدا
خود واقعی تو در زندانی در پس سرتو در میان یک سلول عصبی پنهان است آنکه می گوید خود واقعی تو می باشد دشمن تو در درون تو است. خود واقعی بر جسم سوار می شود و چون او نباشد فا خود را صاحب جسم تو می داند و تو از او اطاعت می کنی و فکر می کنی او خود واقعی تو است وقتی هوس میرانی، وقتی دروغ می گویی، وقتی خیانت می کنی تو با دشمن خود همسو شده ای زیرا خود واقعی نیازی به دروغ و خیانت ندارد. خود واقعی تو بسیار قدرتمند است و از هیچ چیز در جهان نمی ترسد که بخاطر ترس هایش مجبور باشد.
Master Kamel
با سپاس از استاد عزیز که درون ما را روشن میکند
سپاسگذاریم از خالق عشق و هستی که برکت را از زندگیه ما دور نمیکند
سلام و درود بر خالق مهربان و استاد عزیز عالی بود ????
وای بر ما که ارزش کارمونو نمیدونیم
با سپاس از این تلنگر ارزشمند
باشناخت دشمن درونی خود وغلبه بر او میتوانیم به خود واقعی برسیم
ارزش کمک کردن به خلق خدا بسیار بالاست و خداوند یار رسان است …سپاس از حکایت زیباتون
بسیار عالی توضیح که درباره خود واقعی دادید اگر بدرستی بشناسیم حتما از کمک به همنوع دریغ نمیکنیم
با سپاس از استاد عزیز که درون ما را روشن میکند
سپاسگذاریم از خالق عشق و هستی که برکت را از زندگیه ما دور نمیکند